پرش به مطلب اصلی

وارث دومین خودروساز کشور کیست؟

· خواندن 9 دقیقه

وارث دومین خودروساز کشور کیست؟

دنیای اقتصاد : سال گذشته واگذاری مدیریت ایران‌‌‌خودرو به بخش خصوصی سرانجام پس از سال‌ها بلاتکلیفی محقق شد و اکنون نوبت به سایپا رسیده است. دومین خودروساز بزرگ کشور نیز در آستانه یک تغییر مالکیت مهم قرار دارد؛ تغییری که می‌تواند نه‌‌‌تنها ساختار مدیریتی سایپا را دگرگون کند، بلکه نقشه راه خودروسازی ایران را نیز در سال‌های آینده بازنویسی کند.

وارث دومین خودروساز کشور کیست؟

در این میان، اسامی مختلفی به‌‌‌عنوان خریدار بالقوه سایپا مطرح شده‌‌‌اند؛ از کنسرسیوم قطعه‌‌‌سازان گرفته تا گروه انتخاب و البته کرمان‌‌‌موتور که به‌‌‌عنوان یکی از اصلی‌‌‌ترین گزینه‌‌‌ها برای در دست گرفتن سکان سایپا شناخته می‌شود. سال گذشته در روند واگذاری ایران خودرو وزارت صمت به عنوان مخالف واگذاری به یک شرکت خاص، هیچ دخالتی در انتقال مدیریت ایران خودرو به بخش خصوصی نکرد. این در شرایطی است که در واگذاری سایپا، به نظر می‌رسد به عنوان بازیگر اصلی وارد میدان شده است. 

در این زمینه آنچه سیاستگذار خودرو بر آن تاکید زیادی دارد، واگذاری سایپا به یک شرکت اصلح است. شرکتی که فعالیتش در زمینه خودرو باشد و طرح‌های توسعه‌ای برای سایپا ارائه دهد. اما ترکیب متقاضیان سایپا نسبت به شرکت ایران خودرو متنوع است. به‌طوری که در این ترکیب از تولیدکنندگان لوازم خانگی تا شرکت‌های فعال در صنایع غذایی دیده می‌شوند. با این حال به نظر می‌رسد با توجه به شروط سیاستگذار خودرو، این شرکت‌ها شانس کمتری برای تصاحب سهام سایپا داشته باشند.

گام دوم خصوصی‌‌‌سازی صنعت خودرو

واگذاری مدیریت ایران‌‌‌خودرو به بخش‌خصوصی، اتفاقی تاریخی برای صنعت خودرو ایران محسوب می‌‌‌شود. با فروش بلوک مدیریتی سهام این شرکت، دولت گام اول را در اجرای سیاست خصوصی‌‌‌سازی خودرو برداشت. همان‌طور که عنوان شد اکنون، این وزارتخانه در حال تدارک مرحله دوم این سیاست است. بر اساس اعلام مقامات دولتی، مقدمات حقوقی و اجرایی این واگذاری در حال انجام است به‌طوری که در سال جدید آگهی واگذاری سهام شرکت ایرانی تولید اتومبیل سایپا با هدف جذب سرمایه‌‌‌گذاران واجد شرایط و در راستای اجرای مفاد قانونی مربوط به حاکمیت شرکتی و برنامه پنج‌‌‌ساله هفتم توسعه کشور در روزنامه رسمی منتشر شد.

بر این اساس، سهامداران عمده شرکت سایپا شامل گروه سرمایه‌‌‌گذاری سایپا (سهامی عام)، گروه سرمایه‌‌‌گذاری کارکنان سایپا (سهامی عام) و شرکت سرمایه‌‌‌گذاری و توسعه صنعتی توان ابتکار (سهامی عام) قصد دارند در مجموع ۴۲‌درصد از سهام شرکت سایپا را به‌‌‌صورت تجمیعی (بلوک) واگذار کنند. از به این ترتیب واگذاری سایپا برخلاف ایران‌‌‌خودرو، که گزینه‌‌‌های محدودی برای خرید سهام مدیریتی داشت، رقابت برای تصاحب این شرکت جدی‌‌‌تر، پرشمارتر و البته پیچیده‌‌‌تر است.

آنچه مشخص است سایپا نه‌‌‌تنها دومین خودروساز بزرگ ایران از نظر تیراژ تولید است، بلکه دارای زیرمجموعه‌‌‌ها و شرکت‌های اقماری متعددی است که به آن مزیتی استراتژیک می‌دهند. شرکت‌هایی مانند پارس‌‌‌خودرو، زامیاد، سایپا دیزل و همچنین شرکت‌های قطعه‌‌‌سازی وابسته، در کنار برندهای مونتاژی مانند ساینا، شاهین، کوئیک و خودروهای اقتصادی، سایپا را به مجموعه‌‌‌ای پیچیده اما ارزشمند تبدیل کرده است.

در این بین از شرکت کرمان موتور به عنوان بازیگر اصلی در صف خرید سایپا نام برده می‌شود. در دولت دهم که قطب سوم خودروسازی برای رقابت با دو خودروساز بزرگ کشور بسیار گل کرده بود، از این شرکت به دلیل زیرساخت‌های قوی بسیار نام برده می‌شد.

از نظر کارشناسان این شرکت یکی از جدی‌ترین و اصلح‌ترین گزینه‌ها برای تصاحب سایپاست. این شرکت با سه دهه سابقه و تجربه فعالیت در صنعت خودرو و همکاری با خودروسازان خارجی (هیوندای، جک، جیلی، لیفان) و به دلیل برخورداری از زیرساخت‌های کامل تامین، تولید، تحقیق و توسعه، تست و صحه گذاری، لجستیک و خدمات پس از فروش می‌تواند به سرعت خطوط تولید سایپا را ارتقا دهد.

نکته مهم آن است که برخلاف بسیاری از رقبا، کرمان‌‌‌موتور پیش از این نشان داده که توانایی راه‌‌‌اندازی خط تولید، جذب فناوری و بومی‌‌‌سازی قطعات را دارد. همچنین، حضور در بازار صادراتی (هرچند محدود) و شبکه خدمات پس از فروش گسترده، آن را به گزینه‌‌‌ای باثبات و قابل اتکا برای واگذاری سایپا تبدیل کرده است. به اعتقاد برخی از کارشناسان با واگذاری سایپا به کرمان موتور به‌طور حتم شاهد رقابت دو شرکت بخش‌خصوصی یعنی ایران خودرو و سایپا در عرصه خودروسازی کشور خواهیم بود .  چرا که این شرکت برخلاف متقاضیان دیگر سهام سایپا دهه‌‌‌ها تجربه تولید، مونتاژ و همکاری با برندهای خارجی را دارد ضمن اینکه زیرساخت فنی آماده از جمله کارخانه‌‌‌های مدرن، خطوط مونتاژ نیمه‌‌‌اتوماتیک، مراکز تست و شبکه خدمات پس از فروش گسترده را برخلاف دیگر متقاضیان در فعالیت کاری خود داراست.

این شرکت همچنین تجربه‌ای در بومی‌‌‌سازی فناوری دارد به‌طوری که با تولید خودروهای برند JAC در ایران و بومی‌‌‌سازی تدریجی آنها، توان فنی خود را ثابت کرده است.کما اینکه پتانسیل صادرات به کشورهای همسایه به‌‌‌ویژه در منطقه CIS و خاورمیانه را نیز دارد. موضوع دیگر اینکه کرمان موتور از ساختار مالی نسبتا پایدارتری نسبت به دیگر متقاضیان برخوردار است .

خط+تولید+شرکت+خودروسازی+سایپا copy

اتحاد سنتی برای خرید سایپا

یکی دیگر از متقاضیان واگذاری سایپا، کنسرسیومی از قطعه‌‌‌سازان بزرگ کشور است که با هدف نجات صنعت خودرو از درون و جلوگیری از سقوط زنجیره تامین قطعه در پی بحران‌های ارزی، تشکیل شده است. این گروه استدلال می‌کند که بقای آنها به سلامت سایپا وابسته است و در صورت در اختیار گرفتن مدیریت، می‌توانند با رویکردی صنعتی و منطقی‌‌‌تر، سایپا را به سودآوری برسانند. از سوی دیگر برخی از اعضای این کنسرسیوم استدلال می‌کنندکه به دلیل اینکه سهام گروه صنعتی ایران خودرو را یک شرکت قطعه‌ساز خریده بهتر است که سایپا نیز به گروه دیگری از قطعه‌سازان واگذار شود. اینکه این کنسرسیوم از توان مالی خوبی برای خرید سایپا برخوردار باشد هنوز جای سوال دارد با این حال به نظر می‌رسد که قطعه‌سازان رقیب جدی برای کرمان موتور برای خرید گروه صنعتی سایپا باشند.

از سوی دیگر اما برخی از منتقدان معتقدند که قطعه‌‌‌سازان به دلیل تضاد منافع (تولیدکننده و مشتری همزمان) نمی‌توانند مدیریت موثری بر سایپا داشته باشند. همچنین، سابقه نه‌‌‌چندان موفق برخی از اعضای این کنسرسیوم در پروژه‌‌‌های مشابه، باعث تردیدهایی در مورد کارآیی این گزینه شده است. با این حال اما قطعه‌سازان در این زمینه مصمم هستند.

بازیگر جدید غیرخودرویی

یکی از بزرگ‌ترین مجموعه‌‌‌های تولید لوازم خانگی در کشور، به‌‌‌عنوان یک متقاضی غیرمنتظره وارد رقابت خرید سایپا شده است. مدیران این گروه اعلام کرده‌‌‌اند که قصد دارند با استفاده از منابع مالی، زیرساخت مدیریتی و تجربه تولید انبوه، وارد عرصه خودروسازی شوند. با وجود جذاب بودن ورود یک بازیگر جدید، بسیاری از کارشناسان نسبت به فقدان تجربه این گروه در صنعت خودرو و ریسک بالای چنین انتقالی هشدار می‌دهند. خودروسازی، برخلاف لوازم خانگی، دارای پیچیدگی‌‌‌های فنی، زنجیره تامین بین‌المللی و ریسک‌‌‌های ژئوپلیتیک بالاتری است که ورود موفق به آن نیازمند تجربه و دانش تخصصی است. در این زمینه از گوشه و کنار نیز شنیده می‌شود که این شرکت از خرید سهام گروه صنعتی سایپا منصرف شده است .

چرا خریدار باید اصلح باشد؟

آنچه مشخص است، واگذاری شرکت‌های بزرگ خودروسازی نظیر ایران‌‌‌خودرو و سایپا به بخش خصوصی، بخشی از سیاست کلان دولت در راستای کاهش تصدی‌‌‌گری و تحقق خصوصی‌‌‌سازی واقعی است. با این حال، تجربه‌‌‌های گذشته نشان داده که موفقیت این فرآیند در گرو انتخاب خریدار اصلح است؛ کسی که نه‌‌‌تنها توان مالی، بلکه صلاحیت فنی، مدیریتی و راهبردی برای اداره صنعتی پیچیده و پیشران چون خودروسازی را داشته باشد. صنعت خودرو در ایران سهم قابل‌توجهی از تولید ناخالص داخلی و اشتغال صنعتی کشور را به خود اختصاص داده است. بر اساس آمارها، نزدیک به 12‌درصد از اشتغال صنعتی کشور در این حوزه متمرکز است و زنجیره‌‌‌ای گسترده از قطعه‌‌‌سازان، خدمات پس از فروش و حمل‌‌‌ونقل به حیات آن وابسته‌‌‌اند. در چنین شرایطی، واگذاری مدیریت این صنعت به افراد یا گروه‌‌‌هایی که صرفا نگاهی مالی یا غیرتخصصی به آن دارند، نه‌‌‌تنها به نوسازی و تحول صنعت منجر نخواهد شد، بلکه می‌تواند بحران‌های گسترده‌‌‌تری در سطح اشتغال، تولید و حتی ثبات بازار ایجاد کند.

یکی از مهم‌‌‌ترین دلایل لزوم انتخاب خریدار اصلح، پیچیدگی زنجیره تامین خودرو است. خودروسازی تنها یک کارخانه نیست، بلکه شبکه‌‌‌ای به هم‌‌‌پیوسته از صدها قطعه‌‌‌ساز، پیمانکار، تامین‌‌‌کننده مواد اولیه و خدمات مهندسی را شامل می‌شود. خریدار اصلح باید قدرت تعامل و توازن با این شبکه را داشته باشد تا دچار گسست در فرآیند تولید نشود. در کنار این مسائل، تحولات فناورانه جهانی در حوزه خودرو_نظیر خودروهای برقی، هوشمند و خودران_ایجاب می‌کند که شرکت‌های ایرانی نیز همگام با جهان حرکت کنند. این امر مستلزم سرمایه‌‌‌گذاری سنگین، دانش فنی بالا و نگاه بلندمدت است؛ امری که تنها از عهده خریداران متخصص و دارای تجربه برمی‌‌‌آید، نه فعالان غیرمرتبط یا فرصت‌‌‌طلبان اقتصادی. از سوی دیگر، ابعاد اجتماعی صنعت خودرو نیز قابل چشم‌‌‌پوشی نیست. سایپا و ایران‌‌‌خودرو تنها شرکت نیستند؛ بلکه ساختارهایی هستند که هزاران خانواده، جامعه محلی، و حتی مناطق جغرافیایی به آنها وابسته‌‌‌اند. مدیریت غیرمسوولانه می‌تواند منجر به تعطیلی خطوط تولید، تعدیل گسترده نیروها و افزایش نارضایتی اجتماعی شود. نهایتا باید تاکید کرد که با توجه به خاطرات تلخ از خصوصی‌‌‌سازی‌‌‌های شکست‌‌‌خورده نظیر هفت‌‌‌تپه و ماشین‌‌‌سازی تبریز، اعتماد عمومی به فرآیند واگذاری مشروط به شفافیت، رقابت سالم و انتخاب خریدار اصلح است. خودروسازی ایران نیاز به تحول دارد، اما این تحول تنها با مدیریت کارآمد، تخصص‌‌‌محور و مسوولانه محقق خواهد شد.

سوالات اساسی درباره آینده سایپا

در کنار انتخاب خریدار، چند سوال مهم در مسیر خصوصی‌‌‌سازی سایپا باقی می‌‌‌ماند اینکه نقش دولت پس از واگذاری چیست؟ آیا دخالت‌‌‌های سنتی همچنان ادامه خواهد داشت یا فضا برای مدیریت واقعی خصوصی فراهم می‌شود؟

برنامه خریدار برای نوسازی ناوگان چیست؟ آیا برندهای فرسوده کنار می‌‌‌روند و تولید خودروهای جدید جایگزین خواهد شد؟

تعهد به اشتغال و حفظ نیروی انسانی چگونه تضمین می‌شود؟ سایپا هزاران کارگر دارد که در صورت نوسازی ساختار ممکن است با چالش روبه رو شوند.

سرنوشت برندهای داخلی مانند شاهین، کوئیک، ساینا و تیبا چه خواهد شد؟ حذف، ارتقا یا ادامه تولید؟

همان‌طور که مشخص است واگذاری مدیریت سایپا، دومین گام بزرگ در مسیر خصوصی‌‌‌سازی صنعت خودروی ایران است؛ گامی که اگر با انتخابی درست، ضوابط شفاف و تضمین‌‌‌های اجرایی همراه شود، می‌تواند تحولی واقعی در این صنعت خلق کند.

با این حال، اصل مهم در موفقیت این واگذاری نه‌‌‌فقط انتخاب خریدار، بلکه تضمین آزادی عمل مدیریتی، حذف دخالت‌‌‌های بیرونی  و برنامه‌‌‌ریزی بلندمدت برای تحول فناوری و ارتقای کیفیت تولید است. اگر این الزامات رعایت نشود، واگذاری سایپا هم ممکن است به سرنوشتی مشابه بسیاری از خصوصی‌‌‌سازی‌‌‌های ناکام دیگر در اقتصاد ایران دچار شود.

منبع: donya-e-eqtesad.com