پرش به مطلب اصلی

چراغ سبز بورس و چالشهای پیشرو

· خواندن 6 دقیقه

چراغ‌ سبز بورس و چالش‌های پیش‌‌‌‌‌رو

عاطفه چوپان : بازار سرمایه ایران هفته‌ای پرفراز و نشیب را پشت‌سر گذاشت؛ روزهایی با شاخص‌های سبزرنگ که امیدواری را درمیان سهامداران زنده کرد، اما همزمان با افزایش فشار فروش و خروج سرمایه‌های خرد در برخی از روزها همراه بود. با وجود رشدهای معنادار برخی نمادها و شکسته‌شدن مقاومت‌‌‌‌‌های تکنیکال، چالش‌های ساختاری و ریسک‌های سیستماتیک همچنان بر سر بازار سایه افکنده‌‌‌‌‌اند. تحلیلگران بر این باورند که تثبیت ارزش معاملات بالای ۱۰‌همت می‌تواند نشان‌دهنده بازگشت اطمینان به بازار باشد. در ادامه، دیدگاه‌های دو تحلیلگر بازار سرمایه، ابراهیم سماوی و احسان رضاپور را درخصوص وضعیت فعلی و چشم‌‌‌‌‌انداز آتی بورس ایران مرور می‌کنیم.

چالش‌های تکنیکال و فشار حقوقی‌‌‌‌‌ها

ابراهیم سماوی copy

ابراهیم سماوی، تحلیلگر بازار سرمایه، با تحلیل وضعیت بازار در هفته گذشته گفت: «درحالی‌که طی هفته گذشته، به غیر‌از روز چهارشنبه، شاخص‌ها سبز بودند، اما شاهد فشار فروش بیش از پیش در برخی از روزهای هفته بودیم. در این میان، خروج سرمایه خرد حقیقی از معاملات خرد نیز در برخی روزها ثبت شد، با این‌حال نکته مثبت کلی که می‌توان به آن اشاره کرد، ارزش معاملات است که به سطوح معناداری رسیده‌است. اگر ارزش معاملات در این سطوح تثبیت شود، این یک خبر بسیار مهم برای بازار سرمایه خواهد بود.»

وی افزود: «حتی اگر بازار وارد یک دوره استراحت زمانی شود، این موضوع طبیعی است. شاخص‌کل از کف خود بیش از ۱۰‌درصد رشد‌کرده و بسیاری از نمادها حتی تا ۲۰‌درصد افزایش داشته‌‌‌‌‌اند. در چنین شرایطی، بسیاری از سهامداران و سرمایه‌گذاران به دلیل عدم‌اعتماد کافی به بازار سرمایه، سود خود را محقق می‌کنند. این مساله باعث دست‌‌‌‌‌به‌‌‌‌‌دست‌شدن سهام می‌شود و تا حد زیادی طبیعی است. برای تداوم روندهای صعودی، چنین فرآیندی ضروری به‌نظر می‌رسد.»  سماوی به موضوع فشار فروش حقوقی‌‌‌‌‌ها در نمادهای بزرگ نیز اشاره کرد و توضیح داد: «سهامداران عمده این سهم‌‌‌‌‌ها معمولا صندوق‌های بزرگ یا هلدینگ‌هایی هستند که در ماه‌های اخیر اجازه فروش یا عرضه را نداشته‌اند؛ این در حالی است که این شرکت‌ها با مشکلات سرمایه‌درگردش دست‌وپنجه نرم می‌کنند. به‌عنوان مثال، بسیاری از سهامداران شرکت‌های خودرویی، صندوق‌های بازنشستگی هستند که درآمد آنها صرفا از محل فروش سهام تامین می‌شود و حقوق بازنشستگان را پرداخت می‌کنند، بنابراین این صندوق‌ها در هر فرصتی نسبت به‌فروش سهام اقدام می‌کنند.»

وی ادامه‌داد: «در حال‌حاضر، خروج پول و محقق‌کردن سودها نگرانی زیادی ایجاد نمی‌کند. شاهد خروج سرمایه از صندوق‌های سهامی و اهرمی بودیم که نشان می‌دهد سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند سود خود را محقق‌کرده و به سمت دارایی‌های امن، مانند صندوق‌های طلا، حرکت کنند.»

این تحلیلگر بازار به تاثیر مناقشات منطقه‌ای بر بازار سرمایه اشاره کرد و گفت: «مناقشات منطقه‌ای همچنان به‌طور کامل پایان نیافته‌است. در هفته گذشته، رئیس سازمان بورس تلاش کرد با گفتاردرمانی، اطمینان‌خاطری برای سهامداران ایجاد کند و تاکید کرد؛ وضعیت بازار ارزنده است، اگرچه این امر تا حدی درست است، اما ریسک‌های سیستماتیک همچنان پابرجا هستند و کاهش این ریسک‌ها می‌تواند به بهبود وضعیت کلی بازار کمک کند.»  وی همچنین به سیاست‌های قیمت‌گذاری دستوری در صنایع مختلف پرداخت و بیان کرد: «در هفته اخیر، اقداماتی نظیر افزایش قیمت مقطعی برای نیروگاه‌ها و خودرویی‌‌‌‌‌ها انجام شد.

این اقدامات اگرچه به‌‌‌‌‌طور موقت تاثیر مثبتی داشتند، اما خروج صنایع از قیمت‌گذاری دستوری، هم به بخش واقعی اقتصاد کمک می‌کند و هم رضایت اجتماعی را به‌همراه دارد، به‌ویژه در نیروگاه‌ها، قیمت‌گذاری دستوری باعث ایجاد ناترازی انرژی شده و فشار مضاعفی به بورس وارد می‌کند. این موضوع در سایر صنایع، از جمله صنعت خودرو نیز دیده می‌شود.»  از منظر تکنیکال، سماوی به شکست خط روند نزولی شاخص‌کل اشاره کرد و گفت: «شاخص‌کل موفق شده خط روند نزولی خود را که به‌عنوان یک مقاومت داینامیک شناخته می‌شود، بشکند. این امر می‌تواند نشان‌دهنده بازگشت شاخص به روند صعودی باشد، اما آنچه از شاخص‌ها مهم‌تر است، ارزش معاملات است. مادامی‌که ارزش معاملات بتواند خود را بالای حداقل ۱۰‌همت حفظ کند، جای نگرانی برای بازار وجود نخواهد داشت.»

روندهای مثبت و اهمیت ارزش معاملات

احسان رضاپور copy

احسان رضاپور، تحلیلگر بازار سرمایه، در تحلیل خود از روند اخیر بازار گفت: «در چند هفته اخیر، به واسطه کاهش ریسک‌های امنیتی و نظامی و انتشار اخبار مثبت، بازار سرمایه رشد قابل‌توجهی را تجربه کرده‌است. اخباری نظیر انتظار برای افزایش نرخ خودرو و حاشیه سود خودروسازان، ابلاغیه اصلاح نرخ برق نیروگاه‌ها، افزایش دلار نیما و سیاست بانک‌مرکزی مبنی‌بر کاهش نرخ سود اوراق آینده از جمله این عوامل بودند، همچنین سیاست بانک‌مرکزی برای کاهش نرخ بهره، در کنار عوامل دیگر، موجب رشد کلی بازار شد، در نتیجه بسیاری از نمادها رشدهایی بالای ۲۰‌درصد و در برخی موارد حتی تا ۳۰‌درصد را تجربه کردند. این‌درصد بازده برای یک حرکت کوتاه‌مدت، بسیار جذاب محسوب می‌شود.» وی افزود: «همین موضوع باعث افزایش حجم معاملات شد، به‌طوری که ارزش صف‌‌‌‌‌های خرید در روزهای متوالی، نشان‌دهنده بازگشت اقبال کلی به بازار بود.

عرضه در برخی صف‌‌‌‌‌ها نیز به‌گونه‌ای بود که ارزش معاملات مکررا از مرز ۸‌همت عبور کرد و حتی روز سه‌شنبه، ارزش معاملات خرد به ۱۰‌همت رسید. این موضوع، سیگنال مثبتی برای فعالان بازار سرمایه محسوب می‌شود.» رضاپور در ادامه به وضعیت بازارهای موازی اشاره کرد و گفت: «بازارهای موازی مدت‌هاست که رشد خود را تجربه کرده‌اند و اکنون جذابیت آنها برای سرمایه‌گذاران کاهش‌یافته‌است. تحلیلگران اقتصادی تداوم رشد در این بازارها را محدود ارزیابی می‌کنند. اجماع گسترده‌ای میان فعالان اقتصادی وجود دارد که ارزش سهام شرکت‌ها همچنان فاصله زیادی با ارزش ذاتی آنها دارد، درحالی‌که این فاصله در بازارهای دیگر کمتر است. این موضوع باعث شده‌است که هرگاه اخبار مثبتی درباره کاهش ریسک‌های سیاسی و سیستماتیک منتشر شود، شاهد بازگشت اقبال به سمت بازار سرمایه باشیم.»

این تحلیلگر بازار به اهمیت بورس‌کالا در عرضه خودرو اشاره کرد و توضیح داد: «اگر شاهد نزدیک‌شدن قیمت فروش خودروسازان به قیمت حاشیه بازار باشیم که به‌نظر می‌رسد این روند آغاز شده‌است، عرضه خودرو با قیمت‌های اعلامی و تحویل در زمان‌بندی نزدیک می‌تواند منجر به کاهش محدود قیمت‌ها در بازار آزاد شود. در روزهای اخیر، خودروها کاهش قیمت یک تا ۲۰‌میلیون‌تومانی را تجربه کرده‌اند. اگر عرضه‌های خودرو به‌صورت روتین انجام شود، این فاصله قیمتی ممکن است کمتر نیز بشود.» رضاپور ادامه‌داد: «در چنین شرایطی، ضرورت استفاده از بستر بورس‌کالا به‌عنوان یک روش جایگزین ممکن است تحت‌تاثیر قرار گیرد و مانند گذشته که اختلاف قیمت زیاد بود، احساس نشود.

البته باید عملکرد خودروسازان، وضعیت حاشیه سود آنها، تولید، فروش و تحویل را به‌دقت رصد کرد تا مشخص شود این مسیر به چه نتیجه‌‌‌‌‌ای خواهد انجامید.» رضاپور در تحلیل مشکلات صنعت خودرو گفت: «زیان انباشته سنگین خودروسازان که ناشی از سیاستگذاری‌های نادرست در سال‌های گذشته بود، به سهامداران این شرکت‌ها تحمیل شده و تبعات بزرگ اقتصادی برای آنها به‌همراه داشته‌است. این شرکت‌ها برای تامین مالی، ناچار به فشار آوردن به شبکه بانکی شدند و در نتیجه، مطالبات بانک‌ها از خودروسازان و قطعه‌‌‌‌‌سازان با تاخیر مواجه شد. این موضوع مشکلات زیادی را ایجاد کرد که می‌توانست تبعات گسترده‌ای بر فضای کلان اقتصادی داشته‌باشد.»

منبع: donya-e-eqtesad.com