بیتوجهی بازار سرمایه به سی گنال مثبت بانک مرکزی
بیتوجهی بازار سرمایه به سیگنال مثبت بانک مرکزی
نرگس توانایی* هرچند هنوز بهطور رسمی نرخ جدید گواهیهای سپرده خاص بانکها مشخص نشده است، اما زمزمههای کاهش نرخ به گوش میرسد.
قابلتوجه است که براساس گزارشهای غیررسمی، تعدادی از بانکها نرخ این گواهی را از ۳۰درصد به ۲۵درصد کاهش دادهاند. انتظار بسیاری از فعالان بازار این بود که با کاهش نرخ بهره بانکی شاهد رشد بازار سهام خواهیم بود که تاکنون چنین چیزی را مشاهده نکردهایم. شایان ذکر است که کاهش نرخ بهره بانکی یکی از ابزارهای مهم سیاست پولی برای تحریک رشد اقتصادی و افزایش جذابیت بازارهای مالی، بهویژه بورس، محسوب میشود. با این حال، در شرایط فعلی و برخلاف انتظار، این کاهش هنوز تاثیر محسوسی بر بازار سرمایه نداشته است که در ادامه به بررسی دلایل این موضوع میپردازیم.
۱. خروج نقدینگی از بورس به سمت بازارهای موازی
در شرایط اقتصادی ایران، سرمایهگذاران بهطور سنتی همواره به دنبال بازارهایی هستند که علاوه بر بازدهی مناسب، بتوانند ارزش سرمایه خود را در برابر تورم حفظ کنند. هرچند کاهش نرخ بهره میتواند انگیزهای برای خروج سپردهها از بانک باشد، اما بخش عمده این نقدینگی به سمت بازارهای دیگر، از جمله ارز، طلا، خودرو و حتی رمزارزها هدایت شده است. در نتیجه، بورس از این تغییر سیاست پولی کمتر منتفع شده است.
۲. بیاعتمادی سرمایهگذاران به بازار سرمایه
سقوط تاریخی بورس در سال ۱۳۹۹ باعث شد که بسیاری از سرمایهگذاران خرد، اعتماد خود را به بازار از دست بدهند. سیاستهای حمایتی ناکافی، تغییرات مداوم در قوانین و دخالتهای دستوری در بازار سهام، همچنان موجب نگرانی فعالان بازار است. حتی با وجود کاهش نرخ بهره، سرمایهگذاران تمایلی برای ورود مجدد به بورس ندارند؛ زیرا نگرانند که رشد شاخصها پایدار نباشد و تجربه تلخ گذشته تکرار شود.
۳. نااطمینانی اقتصادی و سیاسی
یکی از پیشنیازهای مهم رشد بازار سرمایه، ثبات اقتصادی و پیشبینیپذیری سیاستهای کلان است. در ایران، نوسانات نرخ ارز، کسری بودجه دولت، سیاستهای کنترلی و چشمانداز نامشخص تورم، باعث شده است که سرمایهگذاران نسبت به آینده بورس تردید داشته باشند. در چنین شرایطی، حتی کاهش نرخ بهره نیز نمیتواند جذابیت کافی برای ورود سرمایه جدید به بازار ایجاد کند.
۴. عدمبهبود سودآوری شرکتهای بورسی
یکی دیگر از عواملی که مانع رشد بورس شده، مشکلات بنیادی شرکتهای بورسی است. بسیاری از صنایع مهم، مانند پتروشیمی، فولاد و خودروسازی، با چالشهایی همچون قیمتگذاری دستوری، افزایش هزینههای تولید و کاهش میزان صادرات مواجهاند. در چنین شرایطی، حتی اگر کاهش نرخ بهره هزینه تامین مالی شرکتها را کاهش دهد، تا زمانی که مشکل سودآوری حل نشود، سرمایهگذاران برای خرید سهام مردد خواهند بود.
۵. مداخله در روندهای بازار سرمایه
برخی کارشناسان معتقدند که سیاستگذاران مالی برای جلوگیری از ورود نقدینگی بیش از حد به بازار سرمایه و کنترل ت ورم، عمدا اجازه رشد سریع شاخص بورس را نمیدهند. در دورههای گذشته نیز مشاهده شده که نهادهای نظارتی و صندوقهای وابسته به دولت، با عرضه سهام یا سایر ابزارهای کنترلی، مانع افزایش بیش از حد شاخص کل شدهاند.
۶. تاخیر در اثرگذاری کاهش نرخ بهره
کاهش نرخ بهره معمولا در بلندمدت اثر خود را نشان میدهد. به عبارت دیگر، بازارها برای واکنش نشاندادن به تغییرات سیاست پولی نیاز به زمان دارند. در صورتی که سیاستهای اقتصادی و پولی کشور در ماههای آینده ثبات بیشتری پیدا کند، ممکن است شاهد ورود تدریجی نقدینگی به بازار سرمایه و افزایش تدریجی شاخصها باشیم.
جمعبندی
کاهش نرخ بهره در شرایط عادی میتواند به رشد بازار سرمایه منجر شود، اما در ایران به دلیل عواملی مانند بیاعتمادی سرمایهگذاران، عدمجذابیت بورس در مقای سه با بازارهای موازی، مشکلات بنیادی شرکتها و نااطمینانیهای اقتصادی، این تاثیر هنوز مشاهده نشده است. برای تقویت بازار سرمایه، علاوه بر کاهش نرخ بهره، باید اصلاحات ساختاری در اقتصاد و بازار سرمایه انجام شود تا اعتماد سرمایهگذاران بازگردد و نقدینگی به سمت تولید و بازار سهام هدایت شود.
* کارشناس بازار سرمایه
منبع: donya-e-eqtesad.com