پرش به مطلب اصلی

سرمایهگذاری در عصر تورم

· خواندن 4 دقیقه

سرمایه‌گذاری در عصر تورم

دنیای اقتصاد - الینا قاسمی : تورم مزمن در اقتصاد ایران نه‌تنها سبد خانوارها را تحت فشار گذاشته، بلکه الگوی سرمایه‌گذاری را نیز دگرگون کرده است. در این میان دو بخش اصلی بازار سرمایه یعنی بورس اوراق بهادار و بورس کالا، هر یک به تنهایی فرصت‌ها و تهدیدهای خاصی دارند. اما تحلیل‌ها نشان می‌دهد ترکیب این دو بازار در قالب یک استراتژی هوشمند، می‌تواند سدی در برابر افت ارزش پول ملی و ابزاری برای مدیریت ریسک تورمی باشد.

سرمایه‌گذاری در عصر تورم

ایران طی چهار دهه اخیر به‌طور میانگین با نرخ‌های بالای تورم دست و پنجه نرم کرده است. این پدیده به مرور زمان نه‌تنها پس‌انداز خانوارها را فرسوده، بلکه باعث تغییر مسیر سرمایه‌گذاری نیز شده است. افزایش نرخ ارز، بالا رفتن قیمت انرژی و فشارهای ساختاری بودجه‌ای دولت از مهم‌ترین عوامل تورم‌زا به شمار می‌روند. در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاران خرد و کلان ناگزیرند به دنبال پناهگاهی باشند که ارزش دارایی‌هایشان را حفظ کند.

اثر تورم بر بازار سرمایه

بازار سهام در ایران به شدت تحت تاثیر تحولات تورمی است. وقتی قیمت‌ها افزایش می‌یابند، شرکت‌های صادرات‌محور مانند پتروشیمی‌ها، فولادی‌ها و معدنی‌ها از رشد نرخ ارز و تورم منتفع می‌شوند و ارزش سهام آنها بالا می‌رود. البته با توجه به شرایط پیچیده اقتصادی در ایران، گاهی تورم با کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران به بازار سهام و افزایش نااطمینانی و به خروج سرمایه از بازار می‌انجامد، اما به‌طور کلی افزایش تورم از طریق افزایش نرخ ارز و درآمد شرکت‌های بورسی منجر به رونق بورس می‌شود. در مقابل، صنایع وابسته به واردات نظیر خودروسازی یا داروسازی به دلیل افزایش هزینه‌های مواد اولیه و محدودیت در انتقال قیمت به مصرف‌کننده، با حاشیه سود کمتری مواجه می‌شوند. بنابراین، سرمایه‌گذار بورسی برای غلبه بر تورم باید با نگاهی دقیق به ترکیب صنایع، از صنایعی حمایت کند که توانایی انتقال اثر تورم به قیمت محصول نهایی را دارند.

از سوی دیگر، کالاها به طور سنتی در جهان به‌عنوان «پوشش ریسک تورم» شناخته می‌شوند. قیمت طلا، مس، نفت و حتی محصولات کشاورزی در دوره‌های تورمی معمولا رشد چشم‌گیری دارند. بورس کالای ایران در سال‌های اخیر بستری فراهم کرده تا سرمایه‌گذاران خرد نیز بتوانند از طریق گواهی سپرده کالایی، صندوق‌های قابل معامله کالایی و قراردادهای آتی وارد این حوزه شوند. به عنوان نمونه، گواهی سپرده طلا در سال‌های تورمی به یکی از پرمعامله‌ترین ابزارهای بورس کالا بدل شده است. همچنین محصولاتی مانند زعفران که در بورس کالا پذیرش شده‌اند، امکان متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری را بیشتر کرده‌اند. در سال‌های اخیر هم صندوق‌های کالایی مانند صندوق‌های طلا یا زعفران نیز از محبوبیت بالایی بهره‌مند شده اند؛ چرا که این صندوق‌ها امکان سرمایه‌گذاری با سرمایه‌های خرد را برای مردم عامه فراهم کرده است. این صندوق‌ها هزینه‌های انبارداری و نگهداری فیزیکی کالاها را از دوش سرمایه‌گذاران خرد برداشته است و با تسهیل مبادلات به ورود سرمایه‌گذاران بیشتر به بازار کمک کرده است.

چرا «یا سهام یا کالا» کافی نیست؟

انتخاب صرفا یکی از این بازارها به معنای مواجهه با ریسک بالاتر است. بورس اوراق بهادار می‌تواند در دوره‌هایی بازدهی خوبی بدهد، اما در شرایط رکود اقتصادی و افت تقاضا ممکن است سرمایه‌گذاران را متضرر کند. در مقابل، بورس کالا ممکن است تحت تاثیر محدودیت‌های صادراتی یا تغییر سیاست‌های تجاری دچار افت حجم معاملات شود. بنابراین ترکیب این دو بازار می‌تواند بازدهی پایدارتر و ریسک متعادل‌تری ایجاد کند. برای مثال، فردی که هم در سهام فولاد و پتروشیمی سرمایه‌گذاری می‌کند و هم بخشی از دارایی خود را به‌صورت گواهی سپرده طلا یا قرارداد آتی زعفران نگه می‌دارد، در برابر نوسانات ارزی و تورمی مقاوم‌تر خواهد بود.

در ایران اگرچه تنوع ابزارها نسبت به بازارهای بین‌المللی کمتر است، اما این ابزار روندی رو به توسعه دارند. در بورس اوراق بهادار امکان سرمایه‌گذاری مستقیم در صنایع کالامحور و نیز صندوق‌های سرمایه‌گذاری سهامی و در بورس کالا گواهی سپرده‌های کالایی طلا و زعفران، صندوق‌های کالایی طلا و قراردادهای آتی برای سرمایه‌گذاران فراهم شده است. 

در بازارهای پیشرفته، ابزارهای گوناگونی در اختیار فعالان اقتصادی قرار دارد که امکان متنوع‌سازی و پوشش ریسک تورمی را برای آنان فراهم می‌کند. ایران هنوز فاصله زیادی تا این سطح دارد، اما تجربه جهانی نشان می‌دهد مسیر توسعه ابزارهای ترکیبی، راهی مطمئن برای افزایش عمق و جذابیت بازار سرمایه است.

البته این مسیر بدون مانع نیست. ضعف در زیرساخت‌های معاملاتی، محدودیت‌های قانونی و نبود فرهنگ سرمایه‌گذاری بلندمدت از جمله چالش‌های اصلی‌اند. در عین حال، سیاستگذاری‌های مقطعی دولت‌ مانند مداخلات در فرآیند قیمت‌گذاری یا محدودیت عرضه کالاها می‌تواند کارکرد بورس کالا را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال، روند رو به رشد ابزارهای مالی نوین و افزایش آگاهی عمومی نسبت به سرمایه‌گذاری ترکیبی، نویدبخش آینده‌ای روشن برای هم‌گرایی بورس و بورس کالاست.

منبع: donya-e-eqtesad.com