پرش به مطلب اصلی

لعنتیِ دوستداشتنی

· خواندن 11 دقیقه

لعنتیِ دوست‌داشتنی

امید علی‌بابایی / نویسنده نشریه  کام خود را شیرین کنید! جمله‌ای رایج که به عنوان تعارف در مهمانی‌ها، مجالس و... استفاده می‌شود. این جمله در فرهنگ ایرانیان کاملاً جا افتاده است و همین که تمامی شهرهای ایران نوعی شیرینی را به عنوان سوغات در فرهنگ خود دارند و در تمامی مجالس، شیرینی جزئی جدانشدنی از پذیرایی است همین موضوع را نشان می‌دهد. اما این داستان فقط مختص مردم ایران نیست و فراگیری جهانی دارد.

Alibabaei omid copy

 در تمام جهان، مردم به خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های شیرین علاقه دارند و حتی انجمن روان‌پزشکی آمریکا، اعتیاد به شیرینی را در دسته‌بندی اعتیادهای رایج و به عنوان یک بیماری قرار داده است. تامین و تولید خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های شیرین که نوشابه‌های کولا، سرآمد آنها و مخدری جهانی است به یکی از بزرگ‌ترین تجارت‌های دنیا تبدیل شده، به‌طوری که امروزه در هر نقطه‌ای از جهان نام دو برند کوکاکولا و پپسی مشهور است و حتی وارن بافت به عنوان ثروتمندترین معامله‌گر دهه‌های اخیر که صاحب سهام شرکت‌ها و کارخانه‌های مختلفی از جمله کوکاکولاست؛ در دفتر کار خود بیشترین استفاده را از نماد کوکاکولا در مقایسه با سایر شرکت‌هایش دارد، به‌طوری که عده‌ای هنوز فکر می‌کنند رمز موفقیت وارن بافت به علت مصرف نوشابه‌های کوکاکولاست!

در کنار تمام این موارد باید اشاره کرد که مصرف غذاهای شیرین رابطه‌ای مستقیم با احساسات و نیازهای لحظه‌ای افراد دارد و جالب این است که مواد غذایی شیرین نه فقط در مواقع خوشی، بلکه در ناخوشی‌ها نیز مصرف می‌شوند و کمیت و کیفیت این مواد می‌توانند تاثیرگذار بر رفتارهای افراد و همچنین تاثیرپذیر از رفتارهای آنها باشند. این موارد نشان‌دهنده این است که شرایط و موقعیت‌هایی که افراد در آن قرار می‌گیرند بر میزان و نوع مصرف غذاهای شیرین موثر است. اما باید پرسید این تاثیر چگونه آغاز می‌شود، ادامه پیدا می‌کند و آیا قابل کنترل است؟

 اعتیاد شیرین

شکر (Sugar) پرمصرف‌ترین و اصلی‌ترین شیرین‌کننده جهان است. مصرف شکر می‌تواند در کوتاه‌مدت انرژی بالا و جرقه‌ای در بدن ایجاد کند. برخی از مطالعات نشان داده‌اند که شکر به اندازه کوکائین اعتیادآور است. مردم اغلب از ترشح دوپامینی که شکر به همراه دارد لذت می‌برند. مانند سایر اجبارها یا اعتیادهای رفتاری، اعتیاد به شکر برای افراد بدخلق، پرمشغله و پراسترس خطری خاص‌تر دارد. علاوه بر این، افرادی که از خستگی مداوم رنج می‌برند، ممکن است برای بازیابی انرژی به سراغ غذاهای قندی غنی از کربوهیدرات بروند. شکر باعث آزاد شدن اندورفین در بدن می‌شود و با سایر مواد شیمیایی در بدن ترکیب شده و در نتیجه باعث افزایش انرژی می‌شود. هنگامی که فردی شکر را به‌طور ذهنی به تامین انرژی مرتبط می‌کند، ممکن است به آن وابسته شود و این سرآغاز اعتیاد به شکر است.

افراد ممکن است توانایی شکر برای تامین انرژی فوری، همراه با طعم خوب غذاهای شیرین را فریبنده بدانند. مصرف مواد غذایی شیرین در طول یک روز طولانی و پر از استرس، برای برخی از افراد راه‌حل سریعی برای بازیابی توان است. تحقیقات نشان داده‌اند افرادی که در حال تحمل جدایی‌ها یا سایر موقعیت‌های استرس‌زا هستند، اغلب به شکلات یا بستنی روی می‌آورند تا خود را در این زمان سخت آرام کنند. با این حال، کسانی که برای مقابله با مسائل عاطفی به مصرف خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های شیرین روی می‌آورند، احتمال بیشتری دارد که معتاد شوند چون برای رفع احساسات و عواطف ناخوشایند خود به ماده‌ای مجاز و در دسترس رجوع کرده‌اند. از اصلی‌ترین معضلات اعتیاد به شکر، افزایش وزن و مشکل در تمرکز بر مسئولیت‌های روزانه است. این عوارض جانبی می‌تواند به عزت‌نفس آسیب برساند، باعث احساس درماندگی و کاهش ارزش خود شود. این به نوبه خود به مصرف بیشتر شکر و اعتیاد شدیدتر به خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های شیرین منجر می‌شود.

طبق آمار و پژوهش‌های به‌عمل‌آمده، نوشابه پرمصرف‌ترین نوشیدنی شیرین و اعتیادآورترین نوشیدنی مجاز در سراسر جهان است.

دکتر مارنی وایت، روان‌شناس بالینی در دانشکده بهداشت عمومی ییل که متخصص در اختلالات خوردن و وزن است، می‌گوید: «افراد می‌توانند به کافئین مصرف‌شده از طریق نوشابه اعتیاد پیدا کنند، یا می‌توانند واکنش اعتیادآوری به شکر موجود در نوشابه نشان دهند.»

به گفته دکتر وایت، برخی از علائم و نشانه‌های اعتیاد به نوشابه ممکن است شبیه علائم اعتیاد به الکل یا مواد مخدر باشند؛ در حالی که برخلاف الکل و سایر مواد مخدر، افراد ممکن است مسمومیت یا تغییر هوشیاری را تجربه نکنند. او می‌گوید علائم زیر می‌توانند نشان‌دهنده اعتیاد به نوشابه باشند:

 هوس: ممکن است هوس‌های مداوم برای نوشابه را تجربه کنید که مقاومت در برابر آن دشوار است.

 عدم کنترل: ممکن است کنترل مصرف نوشابه خود را مختل کرده باشید. به عنوان مثال، ممکن است نوشابه را در مقادیری بیشتر از آنچه در ابتدا در نظر داشتید مصرف کنید.

 ترک مصرف: اگر نتوانید میل خود را به نوشابه ارضا کنید، ممکن است علائم ترک مانند تحریک‌پذیری و مشکل در تمرکز یا علائم فیزیکی مانند سردرد و لرزش را تجربه کنید.

رابطه شیرینی و اضطراب

یکی از جنبه‌های نگران‌کننده اعتیاد به شکر، پرخوری است. پرخوری عبارت است از خوردن بیش از حد و خیلی سریع و به دنبال آن احساس گناه، شرم و انزجار. این می‌تواند شامل تمرکز بر شیرینی‌ها برای همان اثرات تنظیم‌کننده خلق‌وخو و خوددرمانی ناشی از پرخوری غذاهای بدون قند باشد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که غذا، به‌ویژه شکر، یک راه‌حل کوتاه‌مدت برای جبران مشکلات ناشی از شرایط عاطفی سخت است.

اضطراب و میل به مصرف مواد شیرین رابطه مستقیمی با هم دارند. اختلالات خوردن مانند پرخوری یا بی‌اشتهایی به دلایل مختلفی رخ می‌دهد. استرس خوردن مثال رایجی از رابطه بین اختلالات خوردن و اضطراب است و مصرف شکر معمولاً با استرس مرتبط است. استرس باعث می‌شود هورمون کورتیزول در بدن ترشح شود که می‌تواند در برخی افراد اشتها را سرکوب کند اما از سوی دیگر، استرس ممکن است افرادی را که از قبل به مواد غذایی شیرین علاقه دارند به مصرف بیشتر تشویق کند. هنگامی که اعتیاد به شیرینی همراه با غذا خوردن برای تسکین اضطراب رخ می‌دهد، نتیجه نهایی معمولاً افزایش وزن است. به‌‌رغم اینکه شکر در ابتدا سطح سروتونین را در مغز افزایش می‌دهد، در مدتی کوتاه می‌تواند اضطراب را تشدید کند، زیرا کاهش قند خون باعث ایجاد احساس خستگی و افسردگی می‌شود.

دکتر وایت، روان‌شناس بالینی می‌گوید: «همانند هر اعتیاد دیگری، علل آن با ایجاد نیاز فیزیکی یا روانی به مصرف بیشتر شروع می‌شود. موارد زیر برخی از علل بالقوه اعتیاد به نوشابه هستند:

 مواد اعتیادآور: نوشابه حاوی موادی مانند کافئین و شکر است که می‌تواند اعتیادآور باشد. به عنوان مثال، مانند مواد اعتیادآور دیگری همچون الکل و مواد مخدر. کافئین همچنین باعث ترشح هورمون دوپامین در مغز می‌شود که با ایجاد حس خوب موجب مصرف بیشتر نوشابه می‌شود.

 عادات و سبک زندگی: ممکن است عادت داشته باشید نوشابه را با وعده‌های غذایی خاصی مانند فست‌فود، پیتزا یا غذاهای چرب مصرف کنید و اگر این کار را انجام ندهید ممکن است وعده غذایی از نگاه شما ناقص به نظر برسد پس حتماً نوشابه هم سفارش خواهید داد.

 ترجیحات شخصی: ممکن است از طعم گازدار و تند نوشیدنی‌های گازدار لذت ببرید و انتخاب آنها را به جای آب یا سایر گزینه‌ها به عادت تبدیل کنید.»

شما مقصر نیستید

همان‌طور که در بالا اشاره شد در دنیای امروز که پر از درگیری، مشغله، استرس و... است افراد تلاش می‌کنند برای بالا نگه داشتن سطح انرژی و توانایی انجام امور به خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های شیرین روی آورند. کنترل و اولویت‌بندی فعالیت‌ها و رفتارها در چنین دنیایی نیاز به خویشتنداری بسیار زیادی دارد. اگر خودتان را به انجام کاری مجبور کنید با رسیدن فعالیت بعدی، تمایل یا توان کمتری به خویشتنداری خواهید داشت. این پدیده «کاهش خویشتنداری» نامیده می‌شود. گروه باومیستر در موارد متعدد دریافته‌اند که تلاش ارادی یا خویشتنداری، کارهایی خسته‌کننده‌اند؛ در یک نمونه معمولی شرکت‌کنندگانی که از آنها خواسته شده بود واکنش‌های خود را به یک فیلم کاملاً احساسی سرکوب کنند، بعداً در یک آزمون استقامت جسمانی ضعیف عمل کرده بودند. در آزمایشی دیگر اشخاص در تمرینی با مقاومت در برابــر وسوسه خوردن شکلات و بیسکویت‌های خوشمزه نسبت به خوردن غذاهای نه‌چندان خوشمزه‌ای مانند تربچه و کرفس، دچار پدیده کاهش خویشتنداری شدند و همین افراد بعداً وقتی با تمرین شناختی مشکلی مواجه شدند زودتر از حد معمول دست از تلاش برداشتند.

دنیل کانمن نمونه‌های جالبی از مواردی که باعث کاهش خویشتنداری می‌شوند و نشانه‌هایی را که بعد از این کاهش بروز می‌کنند  در کتاب «تفکر، سریع و کند» آورده است: «فهرست موقعیت‌ها و کارهایی که افراد را از خویشتنداری تهی می‌کنند، طولانی و متنوع است. این موقعیت‌ها هنگامی رخ می‌دهند که پای کشمکش یا تمایل طبیعی سرکوب‌شده‌ای در میان باشد. این فهرست عبارت است از:

 فکر نکردن به خرس‌های سفید.

 ممانعت از بروز واکنش‌های احساسی به فیلمی هیجان‌انگیز.

 چند تصمیم‌گیری همزمان که سبب ایجاد کشمکش می‌شود.

 تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران.

 پاسخ محبت‌آمیز به رفتار ناشایست یک همراه.

 تعامل با شخصی با نژاد متفاوت (برای افراد متعصب).

فهرست نشانه‌های تهی شدن نیز بسیار متنوع است:

 سرپیچی کردن از رژیم روزانه غذایی.

 خرج کردن پول زیاد برای خریدهای بدون برنامه.

 تند پاسخ دادن به یک محرک برانگیزاننده.

 صرف زمان کمتر برای کارهای عملی و فیزیکی.

 اجرای ضعیف در کارهای شناختی و تصمیم‌گیری منطقی.»

شواهد بسیار قانع‌کننده هستند؛ فعالیت‌هایی که فشار زیادی بر سیستم خودآگاه تحمیل می‌کنند به خویشتنداری نیاز دارند و کوشش در خویشتنداری، تهی‌کننده و عموماً ناخوشایند است. پدیده کاهش خویشتنداری، دست‌کم تا حدودی با از دست دادن انگیزه همراه است. فرد، پس از آنکه در کاری خویشتنداری به خرج داد در انجام دادن فعالیتی دیگر حس نمی‌کند که باید تلاش کند؛ حتی اگر مجبور باشد. در چند آزمایش، وقتی افراد محرکی قوی داشتند، توانستند در برابر تاثیرات پدیده کاهش خویشتنداری مقاومت کنند. در مقابل، هنگام انجام دادن یک تمرین اگر مجبور باشید شش رقم را در حافظه کوتاه‌مدت نگه دارید، افزایش تلاش گزینه‌ای انتخابی نیست و انجام این کار دشوار خواهد بود.

پس واضح است که وقتی درگیر انجام کاری دشوار هستید، توانایی شما در کنترل رفتارتان بسیار پایین می‌آید و همین موضوع باعث می‌شود به‌صورت ناخودآگاه برای تامین انرژی به سمت مواد شیرین سوق پیدا کنید و اگر هم خودآگاه شما هشدار ناسالم بودن این خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها را بدهد، رمقی برای کنترل خود ندارید مگر اینکه در محیطی باشید که افرادی که آن محیط را کنترل می‌کنند بتوانند اختیار شما را در دست بگیرند یا انتخاب شما را تحت تاثیر قرار دهند.

معماری انتخاب در تغذیه

کارولین یک متخصص تغذیه است که مدیریت فروش گسترده خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها در مدارس را بر عهده دارد و روزانه هزاران دانش‌آموز در کافه‌تریاهای او غذا می‌خورند. آدام یک مشاور مدیریت با گرایش آماری است که علاوه بر دوستی با کارولین به او مشاوره نیز می‌دهد. این دو تصمیم می‌گیرند بدون هیچ تغییری در منوی غذای مدارس، آزمایشی انجام دهند تا معلوم شود نحوه نمایش غذاها و ترتیب چیدمان آنها می‌تواند بر انتخاب بچه‌ها تاثیر بگذارد یا خیر. آنها در بعضی مدارس دسر و شیرینی‌ها را جلوتر از همه، در بعضی دیگر در ردیف آخر و در بقیه موارد در ردیفی جداگانه قرار دادند. محل قرار دادن غذاها از یک مدرسه تا مدرسه دیگر متفاوت بود؛ در برخی مدارس سیب‌زمینی سرخ‌کرده و در مدارس دیگر خوراک سبریجات در معرض دید بودند. آنها با تغییر چیدمان توانستند میزان مصرفی بسیاری از غذاها را تا 25 درصد افزایش یا کاهش دهند. این آزمایش نشان داد که افراد به شدت تحت تاثیر تغییرات کوچک محیط خود قرار می‌گیرند و این تاثیرپذیری می‌تواند در راستای بهتر شدن یا بدتر شدن به کار گرفته شود. آنها در این آزمایش پنج گزینه برای روند انجام آزمایش داشتند:

1- غذاها را طوری بچینند که انتخاب دانش‌آموزان تحت کنترل کامل باشد و آنها مجبور شوند سالم‌ترین غذا را انتخاب کنند.

2- غذاها را به صورت تصادفی بچینند.

3- سعی کنند خوراکی‌ها را طوری بچینند که دانش‌آموزان غذای مورد علاقه خود را انتخاب کنند.

4- فروش اقلامی را که تامین‌کنندگان آن حاضرند بیشترین تخفیف را به آنها بدهند، به حداکثر برسانند.

5- فقط بیشینه کردن سود خود را مدنظر قرار دهند!

گزینه یک کاملاً جذاب اما تحمیلی و آمرانه است. گزینه دو منصفانه اما خنثی است، زیرا اگر چیدمان مواد غذایی اتفاقی باشد، قطعاً عده‌ای که رژیم غذایی ناسالمی دارند، آن را ادامه خواهند داد. گزینه سه تلاشی شرافتمندانه در راستای خواسته‌های کودکان است اما تجربه نشان داده آنچه افراد مختلف به‌خصوص کودکان انتخاب می‌کنند به ترتیب چیدمان مواد خوراکی بستگی دارد. گزینه چهار ممکن است برای فروشندگان جذاب باشد چون دستکاری در چیدمان مواد غذایی حربه‌ای قوی برای بهره‌برداری از نفوذ و قدرت فروشنده است. گزینه پنج مخصوص کسانی است که معتقد هستند کافه‌تریایی بهترین است که بیشترین پول را درآورد، اما وقتی شما در جایگاهی قرار دارید که مستقیماً با سلامت افراد در ارتباط است، هدف فقط بیشینه کردن سود خواهد بود؟

به قول ریچارد تیلر، کارولین کسی است که نقش معمار انتخاب را دارد و می‌تواند با تغییر چیدمان، افراد را در جهات مختلف هدایت کند. شاید بتوان گفت حداقل کاری که می‌توان در راستای کنترل مصرف خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های شیرین انجام داد این است که در فضاها و شرایطی مانند مدارس، بیمارستان‌ها، شرکت‌ها و... که امکان معماری انتخاب وجود دارد، با یک چیدمان درست افراد را به سمت مصرف غذاهای سالم‌تر هدایت کرد، چون وقتی این افراد به سوپرمارکت و رستوران‌ها مراجعه می‌کنند در محیطی قرار می‌گیرند که تنها گزینه اعمال‌شده کسب سود بیشتر است!

 

منبع: donya-e-eqtesad.com