پرش به مطلب اصلی

جان مینارد کینز مردی که بر خلاف همه فکر میکرد

· خواندن 5 دقیقه

جان مینارد کینز مردی که بر خلاف همه فکر می‌کرد

علی حقیقی* هرچند که جنگ جهانی اول برای اروپا فاجعه‌‌آور بود، اما برای آمریکا سودآور بود. در روزهایی که کشورهای اروپایی درگیر جبران خسارت‌‌های جنگ بودند، آمریکا که این جنگ را در خاکش تجربه نکرده بود، روزهای اقتصادی خوبی را سپری می‌‌کرد. ارزش سهام در بورس نیویورک روز به روز بیشتر می‌‌شد و حتی کارگرهای روزمزد هم درآمد خود را به سهام تبدیل می‌کردند تا ثروتمند‌تر شوند.

جان  مینارد کینز مردی که بر خلاف  همه   فکر می‌کرد

 نرخ بیکاری در آمریکا به نزدیکی صفر رسیده بود و رشد اقتصادی به بیش از ۲۰درصد رسیده بود؛ اما این رونق پایدار نبود. با وقوع رکود بزرگ در سال۱۹۲۹، تمام این خوش‌بینی‌‌ها به باد رفت.نرخ بیکاری به ۳۰درصد رسید و رشد اقتصادی به‌شدت کاهش یافت. تا آن زمان، اقتصاددانان کلاسیک بیکاری را به مازاد عرضه در بازار کار و مازاد تقاضا در بازار کالا و خدمات نسبت می‌‌دادند. اما بیکاری در رکود بزرگ از جنس دیگری بود. جان مینارد کینز، اقتصاددان جسور انگلیسی بیکاری را به شکل دیگری تعریف کرد. او گفت: «بیکاری امروز نتیجه مازاد عرضه در هر دو بازار کالا و کار است.» نسخه‌‌ای که کینز برای اقتصاد آمریکا و جهان تجویز کرد، در تاریخ ماندگار شد و تحلیل‌‌های نوآورانه‌‌اش حتی امروز هم اقتصاد کلاسیک و پیروان اسمیت را به چالش می‌‌کشد.

اقتصاددانان کلاسیک معتقدند دوره‌های رونق و رکود، به سرعت با هم جابه‌جا می‌شوند و اقتصاد مانند یک الاکلنگ، به کمک مکانیزم بازار، بعد از سقوط، خود را ترمیم خواهد کرد و دوباره رشد را در پی خواهد داشت. اما در رکود بزرگ ۱۹۲۹ این اتفاق نیفتاد. وضعیت اقتصاد هر روز وخیم‌‌تر می‌‌شد و کینز در این بحران، دخالت دولت و چاپ پول بدون پشتوانه و تزریق آن به اقتصاد را پیشنهاد کرد. کینز می‌گفت: «اگر دولت اسکناس را در داخل بطری‌های شیشه‌ای قرار دهد و آنها را در اعماق چند متری زمین دفن کند و سپس از بنگاه‌ها بخواهد که بطری‌ها را از اعماق زمین استخراج کنند و اسکناس‌های داخل بطری را به آنان بپردازد؛ بخشی از مشکل رکود و بیکاری اقتصادی حل خواهد شد.» کینز برخلاف کلاسیک‌ها معتقد بود که تمام پس‌انداز‌ها به سرمایه‌گذاری تبدیل نمی‌شوند و در شرایط نااطمینانی و رکود، انگیزه سوداگری مردم به ‌‌بی‌‌نهایت میل می‌‌کند. پس مازاد درآمد خود را پس‌‌انداز می‌کنند. 

این‌گونه پس‌انداز‌ها نمی‌توانند از طریق سهام به سرمایه‌گذاری تبدیل شوند و به چرخه اقتصاد بازگردند. کلاسیک‌‌ها معتقد بودند دوره‌های رونق و رکود به سرعت جایگزین هم می‌‌شوند و اقتصاد با کمک مکانیزم بازار، بعد از سقوط، خود را ترمیم می‌‌کند و دوباره رشد می‌‌کند. او گفت: «اگر دولت پول‌‌ها را در بطری‌‌های شیشه‌‌ای قرار دهد و آنها را در زمین دفن کند و سپس از شرکت‌ها بخواهد که این بطری‌‌ها را استخراج کنند و پول‌‌ها را به مردم بدهند، بخشی از مشکل رکود و بیکاری حل می‌‌شود.»

کینز به معمای خست اشاره کرد و استدلال کرد که افزایش پس‌‌انداز در دوران رکود باعث کاهش درآمد و تولید می‌‌شود. بنابراین پس‌‌انداز رکود را تشدید می‌‌کند. در نمودار زیر نشان داده شده که بعد از افزایش پس‌‌انداز، منحنی تراوشات به بالا و چپ منتقل می‌‌شود تقاطع آن با منحنی تزریقات به کاهش درآمد منجر می‌‌شود. همچنین در مرحله بعد باعث کاهش خود تراوشات تعادلی می‌شود. به گفته کینز، در شرایط رکود و عدم اطمینان، پس‌‌انداز مردم به سرمایه‌‌گذاری تبدیل نمی‌‌شود؛ چون بازار سرمایه راکد است و مردم منتظر فرصت‌‌های بهتر برای سفته‌‌بازی هستند. بنابراین، افزایش پس‌‌انداز همیشه موجب رشد اقتصادی نمی‌‌شود.

1 copy

کینز معتقد بود که سیاستگذاری پولی روش مناسبی برای جابه‌جایی درآمد ملی نیست و به سیاستگذاری مالی اعتقاد داشت. پس توصیه می‌کرد: «هرگاه دولت با کسری بودجه مواجه شد؛ باید پول بدون پشتوانه را استقراض کند تا بر پیکر کم‌جان اقتصاد جانی ببخشد.» از نظر کینز شیب منحنی IS (مکان هندسی تعادل‌های بازار کالا و خدمات) به بی‌نهایت میل می‌کند و شیب منحنی LM (مکان هندسی تعادل‌های بازار پول) به صفر میل می‌کند. بنابراین طبق نمودار زیر، سیاست مالی انبساطی کارآ‌مدتر از سیاست پولی انبساطی برای درمان رکود اقتصادی است. طی سیاست مالی انبساطی در نمودار3 منحنی IS ازIS_0بهIS_1و درآمد تعادلی از Y_0به Y_1منتقل می‌شود. اما در نمودار2 می‌بینیم که سیاست انبساطی پولی موجب انتقال منحنی LM ازLM_0به LM_1 می‌شود و تغییری در درآمد ملی ایجاد نمی‌کند. در سال1936، جان مینارد کینز اندیشه‌ها و نظریات خود را در کتابی به نام «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» منتشر کرد. هنگام مطالعه این کتاب، خواننده به راحتی می‌‌تواند جسارت نویسنده را تشخیص دهد.

2 copy

3 copy

کینز پیش از انتشار کتاب، در نامه‌‌ای به یکی از دوستانش نوشته بود: «می‌‌خواهم کتابی بنویسم که نگاه‌ها را به اقتصاد تغییر دهد.» و همین اتفاق افتاد. نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول مجموعه‌‌ای ارزشمند از جبر، ریاضی، نظریه‌های اقتصادی و اندیشه‌های جاه‌‌طلبانه کینز در واکنش به وقایع آن زمان است که برخی اقتصاددانان آن را از کتاب «ثروت ملل» اسمیت هم برای دریافت عنوان علم اقتصاد سزاوار‌تر باشد. دلیل درخشش اندیشه‌های جان مینارد کینز در میان متفکران هم عصرش، جاه‌‌طلبی، جسارت، نگاه نقادانه و میل او به شنا کردن خلاف جریان معمول بود. 

او با شجاعت توانست فصل جدیدی در اقتصاد کلان (Macroeconomics) باز کند و نام خود را برای همیشه در تاریخ این علم جاودانه سازد. کینز ترکیبی از استعداد، اعتماد به نفس و ذکاوت بود که در محیط خانوادگی و فرهنگی مناسبی برای شکوفایی قرار داشت. او حتی از پدرش، جان نویل کینز (John Neville Keynes)، نیز به‌عنوان یکی از سرشناس‌‌ترین اقتصاددانان تاریخ، جایگاهی بالاتر کسب کرده است. تفکرات او هنوز هم تحت عنوان «نئوکینزیسم» بر سر زبان‌ها جاری است و باوجود انتقادات شدید از سوی پیروان اقتصاد کلاسیک، همچنان پیروان خود را دارد. اگر بخواهیم جان مینارد کینز را در یک جمله وصف کنیم، باید بگوییم: مردی که خلاف جریان فکر می‌‌کرد.

* دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران

 

منبع: donya-e-eqtesad.com