ترامپولینگ ترامپ
ترامپولینگ ترامپ
دکتر مهرزاد علیجانی* یکی از مهمترین اقدامات ترامپ خروج از توافق هستهای(برجام) در سال۲۰۱۸ و اعمال تحریمهای شدید علیه ایران بود. این سیاستها باعث افزایش ناترازی نظام بانکی به دلیل قطع ارتباط بانکهای ایرانی با نظام مالی جهانی و محدودیت در تامین مالی خارجی، افزایش فشار بر بازار ارز و کاهش درآمدهای ارزی و افزایش انتظارات تورمی در اثر کاهش تجارت خارجی و رشد اقتصادی منفی شده بود. اصطلاح ترامپولینگ به معنای جهش و افت شدید در اقتصاد است که در دوران ترامپ به شکل نوسانات شدید در نرخ ارز، تورم و رشد منفی اقتصادی مشاهده شد.
مهمترین تاثیرات و تبعات آن شامل کاهش سرمایهگذاری خارجی به دلیل نااطمینانی ناشی از تحریمها، افزایش وابستگی به اقتصاد غیررسمی مانند مبادلات غیررسمی ارز و رمزارزها و افزایش تلاش برای اصلاح نظام بانکی و حرکت به سمت سیاستهای اصلاحی برای مدیریت نقدینگی و ناترازی بانکی میشود. سیاستهای ترامپ، بهویژه خروج از برجام و تحریمهای بانکی، باعث بیثباتی اقتصادی در ایران شد. این بیثباتی را ما با اصطلاح ترامپولینگ در نرخ ارز، نقدینگی و تورم معادل دانستیم که جای بحث بیشتری دارد، با اینحال این شرایط باعث شد در آن زمان ما به سمت توسعه سیاستهای مالی مقاومتی و راهکارهای جایگزین در تجارت خارجی حرکت کنیم.
همچنین اگر بخواهیم ترامپولینگ ترامپ در اقتصاد ایران را بهعنوان یک الگوی شوک و سازگاری اقتصادی تحلیل کنیم، میتوان اثرات پس از آن را در چند مرحله بررسی کرد. در مرحله سازگاری و تعدیل اقتصادی پس از شوک اولیه، اقتصاد به دنبال یافتن مسیرهای جایگزین برای حفظ تعادل خود رفت. این مرحله شبیه به اثر ترامپولین است، جاییکه پس از سقوط اولیه، اقتصاد شروع به بازسازی و بازیابی خود از طریق سازوکارهای جایگزین کرد، بنابراین افزایش وابستگی به اقتصاد غیررسمی، توسعه سیاستهای مالی مقاومتی و اصلاحات بانکی و مالی اجتنابناپذیر خواهد بود. در بازار ارز غیررسمی و حوالهای بهجای سیستم بانکی، استفاده از شبکههای ارزی غیررسمی مانند صرافیهای خارجی و رمزارزها افزایش خواهد یافت.
تجارت تهاتری برای دورزدن تحریمها با کشورهایی مانند چین، روسیه، ونزوئلا و ترکیه بیشتر خواهدشد. در این زمان با اصلاح سیاستهای ارزی تلاش برای کنترل تقاضای ارز از طریق تخصیص ارز ترجیحی بیشتر خواهدشد. همچنین با افزایش داخلیسازی در صنایع کلیدی در حوزههایی مانند پتروشیمی و خودروسازی میتوانیم به سمت تولید داخلی حرکت کنیم، البته این حالت خوشبینانه ماجرا خواهد بود. اقداماتی در جهت کاهش وابستگی به سیستم بانکی جهانی با توسعه سیستمهای پرداخت جایگزین با برخی کشورها مانند روسیه و چین صورت خواهد پذیرفت و در نهایت کنترل نقدینگی و تورم با ابزارهایی مانند افزایش نرخ سود بانکی و سیاستهای کنترلی بانکمرکزی بیشتر خواهدشد، در نتیجه این مرحله به کاهش شدت بحران و حرکت بهسمت تعادل جدید کمک کرد، اما همچنان مشکلات ساختاری باقیماند.
اقتصاد ما در گامهای بعد، تثبیت در تعادل جدید پس از دورهای از نوسانهای شدید با افزایش وابستگی بیشتر به شرکای غیرغربی و افزایش نقش اقتصاد غیررسمی را تجربه خواهدکرد، لذا افزایش تابآوری اقتصادی از طریق کاهش وابستگی به دلار و ایجاد سیستمهای جایگزین مالی بیشتر شده و اهمیت توسعه زیرساختهای داخلی برای مقابله با شوکهای بیرونی و لزوم اصلاحات عمیق در نظام بانکی و پولی برای جلوگیری از شوکهای آینده اجتنابناپذیر خواهدشد، بنابراین در ابتدا با رجوع به سیاستهای قبلی اثر ترامپ بر اقتصاد ایران مانند یک ضربه به ترامپولین خواهدشد؛ ابتدا سقوط شدیدی در شاخصهای کلان اقتصادی رخداد، اما بهتدریج، اقتصاد مسیر سازگاری و ترمیم را پیدا کرد، با اینحال این روند همچنان با چالشهای ناپایداری همچون عدماصلاحات ساختاری و وابستگی به راهکارهای کوتاهمدت همراه خواهد بود.
* پژوهشگر اقتصادی
منبع: donya-e-eqtesad.com